یادداشت‌های علی زارع شاهی (6)

وقتی که از خودت می سوزی
          دو سوال اساسی منو به این کتاب کشوند: 
۱.چرا انسانی که به مسیر کشیده شده، بعضاً از گناه احساس ضرر و زیان نمیکنه؟ چرا قوه دافعه‌اش فعال نمیشه؟ 
۲.چطور وقتی انسان در منجلاب افتاده، دوباره به مسیر برگردد؟ چطور میتواند جبران کند؟ 

کتاب فوق با تبیین «چیستی گناه» در خلال تدبر در سوره مسد، توضیح میدهد که خسارتی که گناه به انسان میزنه، دو بعد داره: ۱.,خسارت عمل(که عمل انسان خرابی‌هایی به بار میاره) ۲.خسارت وجود(که انسان وجودش تحلیل می‌ره و از انسانیت کم کم دور میشه و از تحرک میوفته) 
و بعد راه‌های جبران رو در هر دو بعد توضیح میده. 
یکی از آثار عجیب گناه برای من، «محرومیت از بینش‌ها و معرفت های قبلی» بود! این نکته با مقدمه کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» امام خمینی ره هم تطابق داره. جایی که امام میگه عبادت همراه با معرفت و آداب منجر به باز شدن دریچه های معرفت میشه! 
این کتاب بینش کلی از گناه به انسان میده ولی به سطح طرح و عمل نمی‌رسه لذا آدم باید خودش دست به طراحی بزنه برای خودش. 
        

2