یادداشتهای مائده سمیعی (1) مائده سمیعی 1404/5/19 ایرانی تر نهال تجدد 3.8 31 "روایتی ایرانیتر" خواندن ایرانیتر برایم مثل پیدا کردن دفتر خاطراتی در کمد قدیمی خانه پدری بود؛ نوشتههای یک غریبهی آشنا که ناگهان مرا به ریشهها و سرگذشت خویشانم وصل کرد. این کتاب برایم آینهای شد که بخشی از خودم را در آن دیدم؛ غرور ایرانی بودن و وفاداری به ریشهها، چیزی که همیشه با من بوده اما دوباره آن را بازیافتم. نهال تجدد با نگاهی دوپاره—زیسته در غرب و دلبسته به شرق—روایتهایی سیال و پرندهوار مینویسد؛ گاه خوشایند و الهامبخش و گاه آنقدر پراکنده که رشتهی کلام از دست بیرون میرود. در کنار ژانکلود و با عشقی که «رمز عبور» آغازگر آن بود—و این رمز چیزی جز مولانا و فرهنگ ایرانی نیست—ایران را نه بهعنوان جغرافیا، که بهعنوان یک حس جستوجو میکنند. نهال تجدد از بزرگان فرهنگ و هنر میگوید؛ از عباس کیارستمی که نشان داد هنر تنها حریف مرگ است، داریوش شایگان با رنگ بودایی تفکر خیام وارش، عزت ا...انتظامی که ستاره بودنش را در کیفیتی درونی و مردمی یافت و... . میان روایتها، جملاتی میدرخشند: «ما آنایم که زندان را برای خود بوستان گردانیم.» یا آنجا که نهال مینویسد: «من میخواهم این کتاب سرگذشت زندگی باشد، زندگینامه و نه مرگنامه.» او یادآور میشود که خاطرات را باید ثبت کرد؛ برای بعدها، برای مباداها. مثل فروغ که از «بهانههای کوچک زندگی» گفت، یا خیام که نوشت: امروز تو را دسترس فردا نیست اندیشه فردات به جز سودا نیست در پایان، ایرانیتر برای من تجربهای خیاموار از زندگی بود: زیستن در لحظه، غنیمت دانستن دم، آشتی دوباره با ریشههایم و بازخوانی بخشی از تاریخ شفاهی از زبان یک دختر ایرانی. 0 1