یادداشت نرگس عمویی

تاریخ عشق
        هووم، چه‌قدر انگار نوشتن ازش سخته! 
بارزترین ویژگی این کتاب، پیچیدگی‌شه. پیچیدگی که نه، پیش‌بردن همزمان چند داستان از زبون راوی‌های مختلف این سختی رو داشت که اگه کتاب رو زمین بگذاری و بعد مدتی بری سراغش، امکان نداره بتونی ادامه‌ش بدی. و حواست باشه شخصیت داستان‌ها باهم قاطی نشن‌.
به شخصه اوایلش خیلی گیج شدم. وقتی هنوز دستم نیومده بود که با یک داستان با راوی واحد، طرف نیستم. یکی اول‌هاش، یکی هم آخرِ آخر کتاب. صفحات آخر رو دو بار خوندم تا مطمئن شم فهمیدمش.
و اما راجع به خود داستان؛ قشنگ بود. دوستش داشتم و دوست داشتم نقطه‌ی به هم رسیدن این داستان‌های موازی رو بفهمم.
احساس می‌کنم ترجمه می‌تونست روون‌تر باشه ولی به ویرایش کتاب هم مشکلاتی وارد بود.
یه جایی تو کتاب میگه:
"حقیقت چیزی‌ست که ابداع کردم تا بتوانم زنده بمانم."
یه جا دیگه می‌گه:
"تصمیم داشتم آنچه را که آسان‌تر بود باور کنم."
می‌دونی، از این جمله‌ها و تیکه‌های تو‌قلب‌برو زیاد داشت.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.