یادداشت °•zari•°
5 روز پیش
4.0
16
ژروم آنگوست راهی سفری کاری است.در فرودگاه متوجه می شود که پرواز با تاخیر انجام می شود پس شروع می کند به کتاب خواندن.یکدفعه غریبه ای کنار او می نشیند و بی مقدمه درباره ی داستان زندگی خود صحبت میکند. ژروم از شنیدن امتناع می کند اما مرد همچنان ادامه می دهد تا جایی که حقایقی روشن می شود...... وای چقدر من از این کتابای مریض گونه خوشم میاد😂🌚🤝
(0/1000)
5 روز پیش
0