یادداشت محمدامین اکبری

        به نام او

«درخت‌های باران‌دیده» گزیده‌ای است از رباعیات شاعران سبک هندی، شاعرانی که آنها را بیشتر به غزل و تک بیت‌های درخشان غزل‌هایشان می‌شناسیم. نام کتاب از این رباعی بسیار زیبای قپلان‌بیک گرفته شده است:
خون گشت مرا ز هجر یاران، دیده
زین غم شده چون سیل بهاران، دیده
گر دست به من زنند می ریزد اشک
مانند درخت‌های باران‌دیده
بهمن بنی هاشمی از میان دواوین و جُنگ‌های مربوط به آن دوره در حدود 400 رباعی را به‌گزین کرده است، امری که به دلیل سابقه نداشتن، جالب و حائز اهمیت است. و با توجه به اینکه در سالیان اخیر قالب رباعی مورد اقبال مخاطبان شعر و ادبیات قرار گرفته و تعداد زیادی از شاعران جوان در این قالب ذوق‌آزمایی می‌کنند این کتاب می‌تواند گزینه خوبی برای مطالعه شاعران و مخاطبان شعر باشد.
من البته با توجه به سلیقه خودم از بخش قابل ملاحظه‌ای از رباعی‌ها لذت نبردم برایم جالب بود ولی اینکه به مانند سایر متون برجسته ادبیات فارسی از آن لذت ببرم نه. بعضی از رباعی‌ها مضمون‌پردازی صِرف بود. ولی به هر رو کتاب تصویر خوبی از رباعی آن دوره به دست می‌دهد و خواننده پیگیر خود به سراغ کتابها و دیوان‌های شاعرانی که از شعرشان خوشش آمده خواهد رفت.
مطالعه این کتاب را به همه به‌خصوص علاقمندان رباعی امروز توصیه می‌کنم شاید بعد از مطالعه کتاب به این رباعی از بیدل که در این گزیده هم آمده وقوف پیدا کنند:
گر ریشه کنی خیال، تخمش وطن است
ور تخم همان به ریشه‌اش انجمن است
ای تجدیدآشنای آثارِ قدیم
هر طرزِ نویی که می‌تراشی کهن است
      
3

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.