یادداشت مبینا گل‌صفتان

        راستش
مک‌دونا تنها کسیه که می‌تونه داستانی مملو از خشونت و دور از واقعیت براتون تعریف کنه و شما انگار که یه چیز بسیار عادی داره اتفاق میفته منتظر باشید که ببینید چه اتفاقی میفته.
مک‌دونا یه دیوانه‌ست که تونسته جنونش رو با ادبیات به بند بکشه.
آدم‌هایی که جنونشون رو به بند می‌کشن، حالا چه با ادبیات، چه با علم، چه با هنر، واقعا مسحورکننده‌اند.

داستان درباره‌ی مردیه که دستش قطع شده و در جستجوی پیداکردن اونه.
(نقل به مضمون) یه جاییش می‌گه: با اینکه من نمی‌تونم با دستم کاری کنم ولی دنبالش می‌گردم و می‌خوام پیداش کنم چون یه چیزیه که مال منه!
حالا شما تصور کن بازیگر تئاتر اینو فریاد بزنه روی صحنه. وَه!
[منم همین‌طور بازیگرِ تئاتر، منم همین‌طور]

البته هنوز به نظرم فضایی که توی مرد بالشی می‌سازه بی‌نظیره و رو دست نداره :)
همین.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.