یادداشت فاطمه معماریانی

        للحق 

استونر | جان ویلیامز 


کتاب را در یکی دوساعت و در یک نشست خواندم. 
در روزی که باید برایم با روزهای دیگر متفاوت می‌بود اما از معمولی‌ترین روزهای زندگی‌ام، معمولی‌تر گذشت و این تصادفِ"غم معمولی بودن" روز تولدم با اندوه‌ پایدار و عمیقی که در سطر سطر زندگی استونر حلول کرده بود، هم عجیب بود و هم دردناک و هم مهم. 


درباره استونر چه چیزی می‌توان نوشت؟ 
درباره اثری متفاوت از هر کتابی که تا کنون خوانده‌ام. 
استونر دهقان‌زاده‌ای است میان‌مایه که به مقام استاد تمامی دانشکده ادبیات می‌رسد و پس از چهل سال تقلایی پوچ برای بدست آوردن چیزی که خود نمی‌دانست چیست و تجربه کردن هر آن‌چه در دایره اختیار اوست، به آغوش مرگ می‌رود. 
گمانم تمام آن‌چه ویلیامز در این شاهکار معمولی به دنبال آن است، روایت و توصیفی شکوهمند در اوج سادگی از "میان‌مایگی" است. 
این میان‌مایگی شرافتمدانه در مقابل فرومایگی ضدقهرمان‌های علیل داستان چنان مورد ستایش قرار می‌گیرد که گویی هیچ راهی برای برون‌رفت از چنگال‌های زمخت حقیقت تلخ بی‌معنایی زندگی جز پذیرش آن وجود ندارد. 


ویلیامز همان‌اندازه که از عشق، ادبیات، شور زندگی، شهوت و غصب و کینه و امید صحبت می‌کند، هیچ یک را به رسمیت نمی‌شناسد. 
در این کتاب نمی‌توان معنایی را یافت در عین این‌که در سراسر متن و با سطر به سطر آن می‌توان قدم در جهان فلسفه گذاشت.. 

کتاب روایت انسان‌هایی ست که در زندگی و تاریخ گم می‌شوند. 
انسان‌هایی که همیشه جنگیده‌اند اما معنایی برای زیستن نداشتند. 
انسان‌های درمانده‌ای که در نامعادلات جهان هویتی پیدا نکردند، شکست خورده‌اند و به انزوای ناشی از سقوط "خویشتن" خو گرفته‌اند. 
انسان‌های مبتلای قرن بیست و یکمی... 


استونر کتاب غمگینی است. 
غمی که سنگینی‌اش تا مدت‌ها خواننده را رها نمی‌کند. غمی آشنا، ساده، عمیق و جنون‌آمیز.



کتاب دوازدهم چهارصد و چهار



      
44

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.