یادداشت زهرا دشتی
1402/1/19
4.5
1
نگاهی بر کتاب کتاب «جانهای خاکستری» اثر «فلیپ کلودل» ترجمه «ایوب مرتضوی بابا حیدری» در این کتاب، بیش از هر چیز، زبان و ادبیات من را مجذوب خودش کرد. نویسنده، یک داستان جنایی در دوره جنگ جهانی، را به چنان شیوه خیال انگیز و خاصی تعریف کرده، که انسان حس میکند که یک شعر یا متن ادبی مطالعه می کند و نه یک داستان جنایی. توصیفات نویسنده از مناظر، حرکات ، رفتارها، به شیوهای کاملا خاص و محسور کننده است. البته هنر مترجم، در انتقال این زبان، قابل انکار نیست. شخصیت های کتاب، در عین اینکه شاید، مشابه آنها را در زندگی واقعی، کتابها یا داستانها دیگر دیدهایم، به صورت کاملا منحصر به فردی ظاهر میشوند. چون نویسنده توانسته زوایای عجیب، شگفتانگیز، مخفی و عموما تیره آنها را، با بیان خاص و شگفتآور خود، نمایش دهد. نکته جذاب دیگر در این کتاب مسئله راوی است. راوی اول شخص است، نکته جالب اینجاست که با وجود اینکه راوی اول شخص است، ما در این داستان، همراه با پیگیری ها راوی از خواندن خاطرات و شنیدن سخن شاهدان و ... با شخصیت های دیگر داستان بیشتر آشنا می شویم تا تفکرات و روحیات خود راوی، و جالب اینجاست که تا انتهای داستان، یعنی درست جایی که با یکی از تکان دهنده ترین اتفاقات زندگی راوی روبرو نشده ایم، متوجه این ناآشناییمان با راوی، که تا این لحظه او را صرفا یک بازرس ساده می دیدیم نمی شویم و تازه آنجا متوجه پیچیدگی شخصیت او و رمز و رازی که تازه برایمان جذابیت پیدا کرده می شویم و در عین حال، موفق با کشف او نمی شویم. ------- از ادبیاتش ، بیانش ، حالات افراد ، شرح دقیق و زیباش ، (زیبایی هولناک! بعضی جاها از هولناکیش ، میخکوب می شدم) بسیار لذت بردم. داستان شاید خیلی ویژگی خاص نداشت ، اما شخصیت پردازیش بینظیر بود . و در نهایت ، آدم غافلگیر می شد... بخونیدش
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.