یادداشت محدثه زنگانه
1404/4/11
☆۴ ستاره طلایی با اسپارکهای طلایی☆ من هنوز نمیدونم معادل فارسی اسپارک چیه :)) خُب! بعد از مدتها نه تنها یه کتاب رو نصفه رها نکردم بلکه تو ۵_۶ ساعت خوندمش ولی حقیقا احساس کردم شاید اگر ۵ بدم زیاد باشه. [خسیسبازی دارم در میارم. حقیقتا قصد نداشتم این کتاب رو بخونم، فقط میخواستم تورقش کنم ببینم اونقدری باحال هست که تو پیجم معرفیش کنم یا نه و خب وقتی به خودم اومدم دیدم ۲۰۰ صفحه ازش خوندم! از اون کتابها بود که هیچچیز اضافهای نداره، ریتم نسبتا تندی داره، شخصیتها به طرز زیبایی سیاه و مریضن، تکتکشون مریضن! در واقع میشه گفت هیچ آدم نرمالی تو این کتاب پیدا نمیشه (انزو رو حالا شاید بتونیم استثنا در نظر بگیریم.) شخصیتپردازی و ریتم کتاب به کنار چیزی که برای من جذابتر میکرد کتاب رو این بود که در قالب رفتارهای شخصیتها خیلی چیزا رو به خواننده نشون میداد و باید کشف میکردی چرا اینطوری میشه. [ در تلاش برای اسپویل نکردن. کتاب سه بخش داره، و هر بخش داستان به طرز عجیبی متفاوت و پرریزونتر و جذابتر میشه. من عاشق اون نویسندههاییم که تا لحظه آخر میخوان آدم رو شوکه کنن و فریدا خانوم هم دقیقا همین کار رو کرد، اونم دوبار! این خانم کاری میکنه که دلت برای اون دیوونه داستان بسوزه و با خودت بگی اصلا بیا همه رو همینطوری ببر شکنجه بده :(( و به نظر من درخشانترین بخش کتاب، بدون شک "بخش دوم" بود. شوکهای واقعی، سیاهی محض و حقایق تاریک... بخش دوم کتاب یکم وایب "کلکسیونر" رو داشت اما برخلاف "کلکسیونر" که بخش دومش ناامیدم کرد، بخش دوم "خدمتکار" باعث شد عاشق کتاب بشم و صد در صد جز پیشنهادهای ویژهم بشه! جمعبندی نهایی: برید بخونیدش، خصوصا اگر مدتهاست حسوحال کتابخوندن ندارید. پ.ن: "خدمتکار" رو با ترجمه "مریم علیزاده" از نشر "کولهپشتی" خوندم و واقعا از ترجمهش راضی بودم، و سانسور بسی کمی هم داشت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.