یادداشت حــدیث کریمی

        عنوان «جادو هرگز نمی‌خوابد» جذاب و بدون هیچ ربطی به داستان!
عنوان اصلی کتاب « Spinning Thorns » به فارسی «ریسیدن خارها»ست.(عنوان جالبی نیست؟ خب حداقل یک عنوان نزدیک‌تر به محتوا انتخاب می‌کردید:( )

به هر حال! «جادو هرگز نمی‌خوابد» روایت نسل بعد «زیبای خفته» است.
(داستان مستقل است؟ بله! ولی چه بهتر که ماجرای کلی زیبای خفته را بدانید تا صفحات ابتدایی گیج‌کننده نباشند)

شخصیت «ویلو» و «رینارد» بسیار قابل باور و عالی، سایه‌های رینارد، دوک نخ ریسی‌ اش، باشلوقی که صورتش را پوشانده و همه جزییاتش را می‌شود حس کرد ( ناگفته نماند که هرچقدر این دو شخصیت اصلی واقعی‌اند بقیه مثل مجسمه‌اند، خداروشکر نقش چندانی هم در داستان ندارند.)

کشش داستان خوب است بجز وقتی که نویسنده مجسمه‌هایش را به کار می‌گیرد( مثلا -خطر اسپویل- ❗بخش دیدار با بانو کیت یا حتی مجلس قصر در حضور لزلی شاه❗که کاملا مصنوعی و اضافه است.)

داستان «خلاقانه» است و مهم‌ترین نقطه‌ی قوت‌ش همین خلاقیت، در تصویر کردن جادوها و افسون‌هاست.
و مهم‌ترین نقطه ضعف؟ ترجمه! بسیار عامیانه(بخش های مربوط به رینارد) و پر از استفاده‌ی نابجا از اصطلاحات فارسی که اصالت یک فانتزی آمریکایی را له کرده!(احتمالا این نوع ترجمه سلیقه‌ای باشد، سلیقه‌ی من که اصلا نیست.)

مناسب نوجوان؟ نیست! متاسفانه چرایش اسپویل دارد 
(❗۱. عشق ویلو به نامزد خواهرش(عجب!) 
و ۲. جزییات توصیف ویلو از این عشق(-هوس؟)❗ )

در نهایت امتیاز گودریدز: 3.84
      
36

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.