یادداشت محمدرضا شمس اشکذری
1404/3/20
این کتاب را پیشتر چندجایی دیده بودم اما نامش برایم بازاری و زرد مینمود تا اینکه چند وقت پیش دیدم استاد مصطفی ملکیان در مورد این کتاب صحبت میکنند. مختصر و مفید خلاصه کتاب را توضیح دادند. دیدم واقعاً از این سنخ است که جانا سخن از زبان ما میگویی. در واقع حرف اصلی کتاب این است که در جهان معاصر، باورهای بسیاری ما را احاطه کردهاند و با اینکه در ظاهر بوی بهبود ز اوضاع جهان میشنویم اما دو خطر انسان معاصر را تهدید میکند: نسبیگرایی و بنیادگرایی. مقدمه کتاب طرح مسأله است و پس از آن در فصلهای مجزا هر کدام از دو موضع نسبیگرایی و بنیادگرایی، با جزییات توضیح داده میشود تا به خوبی روشن شود که اینها دو روی یک سکهاند. پس از آن، مطابق انتظار، کتاب موضع میانهای را معرفی میکند که در واقع این است: «جدی بودن در باورهای خود و در عین حال، مجاز دانستن تردید و در صورت نیاز اصلاح باورها». در واقع نام اصلی کتاب هم «در ستایش تردید» است و نویسنده در دو فصل پایانی، توضیح میدهد که منظور از تردید چیست، تردید چه خطرهایی دارد و چه نوع تردیدی پسندیده است. سعی نویسندهها بر این بوده که این اعتقاد بدون تعصب را با مثالهای گوناگون در دین، اخلاق و سیاست توضیح دهند. البته با همه توضیحات بالا، «اعتقاد بدون تعصب» برای من، خیلی خوشخوان و روان نبود و به لطف یک معطلی سه ساعته در یک صف، کتاب تمام شد. شاید اگر توضیحات استاد ملکیان نبود، همان اوایل کتاب را رها میکردم.
(0/1000)
محمدرضا شمس اشکذری
1404/3/29
0