یادداشت arezo alipour

arezo alipour

arezo alipour

5 روز پیش

        حس خوندن حباب شیشه دقیقا مثل اسمش بود ...
کل رمان پره از حس یه اتاق شیشه‌ای؛ بیرون همه‌چیز مشخص‌ه، ولی نمی‌تونی لمسش کنی. آدم دلش می‌خواد دست دراز کنه، اما فقط صدای خنده‌ها از دور میاد.همین فاصله‌ست که آدم رو می‌ترسونه و در عین حال یه جور آرامش می‌ده، چون می‌فهمی یکی دیگه هم این حسو داشته و براش کلمه پیدا کرده.
وقتی کتاب بسته می‌شه، هنوز اون حس نازک و شیشه‌ای باهاته ، یه یادآوری تلخ اما واقعی که این شکنندگی هم جزئی از خودته.

      
44

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.