یادداشت عطیه عیاردولابی
1403/2/7
من عموما کتابهای آمریکایی اونم از سالهای دور و دهههای قدیم رو دوست ندارم. قاعدتا این کتاب هم باید میرفت تو همون دسته و تنها دلیل اینکه سراغ یه کتاب که حدودا ۹۰ سال پیش نوشته شده رفتم این بود که تو "باشگاه کارآگاهان" جزو فهرست بود. نتیجه؟ برخلاف نظر قبلی خودم و علیرغم انبوه نظرهای منفی که تو طاقچه دربارهش خوندم، خیلی دوستش داشتم. نمیدونم لحن و زبان کتاب تو زبان اصلی چطور بوده که بهرنگ رجبی اون رو به صورت محاوره با لحنی لمپنی و حتی با کلماتی نسبتا قدیمی و از مد افتاده ترجمه کرده. اما این ویژگیها از نظر من نقطه قوت ترجمه بود. ما داستان رو داریم از زبون یه ولگرد دم اعدام تو دهه سی میلادی میخونیم پس عجیب نیست اگه لات و بیادب باشه و قدیمی حرف بزنه. ترجمه دیگهای هم ازش هست برای خانم بخت مینو از انتشارات مینو. نمونهاش رو تو طاقچه خوندم. با اینکه با ترجمه آقای رجبی فرق داشت اما اونم خوب تونسته بود حس و حال رو منتقل کنه. قدم بعدیم دیدن فیلمشه. تو دهه هشتاد میلادی ازش به اقتباس داشتن با بازی جک نیکلسون. ازش بدم میاد و عمدتا فیلمهاش برام قابل تحمل نیست. ولی شاید این یکی رو بتونم ببینم. راستی میدونستین کتابهای این جناب کین تا مدتها تو آمریکا ممنوعه بوده؟ به خاطر محتوای جنسی و غیراخلاقیش! اما الان یه داستان عادی محسوب میشه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.