یادداشت Sahar Chambary

Sahar Chambary

Sahar Chambary

15 ساعت پیش


«پس از تو
        
«پس از تو» (After You) در واقع ادامه‌ای‌ست بر دنیایی که جوجو مویز در من پیش از تو ساخته بود — اما نه تکرار آن تأثیر احساسی عمیق. در «من پیش از تو»، محور داستان یک تضاد بزرگ بود: عشق در برابر مرگ، آزادی در برابر محدودیت. اما در «پس از تو»، این کشمکش درونی تبدیل می‌شود به فرایندِ کندِ سوگواری، بازسازی و بازتعریفِ زندگی بعد از فقدان.

از نگاه تخصصی‌تر:

1. تم محوری: این بار مویز به جای عشق ممنوع یا تراژیک، به مفهوم درمان و بازگشت به زندگی پرداخته. لوییزا در تلاش است با خلأیی کنار بیاید که ویلیام در او جا گذاشت، و نویسنده از زبان او بحران هویت پس از فقدان را بررسی می‌کند.


2. کشش روایی: در مقایسه با کتاب اول، تعلیق و درگیری عاطفی کمتر است. چون دیگر آن دوگانگی پرتنش (زندگی/مرگ) وجود ندارد، داستان بیشتر به سمت روایت روزمره، بازگشت به جامعه، و رشد درونی می‌رود — که برای بعضی خوانندگان ریتم کندتری دارد.


3. شخصیت‌پردازی: لوییزا در این کتاب انسانی‌تر و شکسته‌تر شده، اما گاهی رفتارهایش از نظر روایی ناپایدار است؛ مویز تلاش کرده نشان دهد که سوگ، روندی خطی نیست، اما همین باعث شده شخصیت گاه پراکنده و دور از قدرت درونی نسخه‌ی قبلی‌اش به نظر برسد.


4. سبک نگارش: زبان همچنان ساده و قابل‌دسترسی است، اما بارِ عاطفی جملات در کتاب اول بیشتر بود. در این‌جا نثر، بیشتر نقش گزارشگرانه دارد تا شاعرانه.
      
17

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.