یادداشت فاطمه معروفی
1404/3/5
این کتاب هم، مثل خیلی کتابای دیگه، بسته به سن و حالوهوای مخاطب میتونه خیلی جذاب یا خیلی سطحی بهنظر برسه. بهنظرم بیشتر برای نوجوانها و جوونترها جذابه؛ کسایی که هنوز تو کشف خودشون و دنیای اطرافشونن، چون در دههی ۳۰ به بعد ممکنه از این داستان فانتزی و سبک رواییش اونقدری لذت نبرن یا برامون خیلی ساده و حتی کلیشهای بیاد. مغازه خودکشی در واقع یه داستان طنز تلخه. روایتی از یه خانواده که یه مغازهی فروش ابزار خودکشی دارن و خیلی هم موفقن، تا اینکه بچهی کوچکشون به دنیا میاد؛ بچهای به اسم آلن که همهچی براش شادی و امید و زندگیه. آلن با خوشبینی و انرژی عجیبی که داره، کمکم زندگی همهی اعضای خانواده رو تغییر میده. داستان در ظاهر سادهست، ولی در لایههای زیرینش یه پیام بزرگ داره: شادی، درست مثل غم، میتونه واگیر داشته باشه. نثر کتاب سبک، ساده و بدون پیچیدگی خاصیه. دیالوگها یه جاهایی بانمکن، ولی گاهی هم زیادی مصنوعیان. اگه دنبال یه کتاب عمیق و فلسفی هستی، شاید این برات نباشه. اما اگه یه داستان متفاوت و کمی سیاه با چاشنی طنز میخوای، یه بار خوندنش میتونه جالب باشه. ⸻ اگه بخوام واقعبینانه نگاه کنم، 🔷 نقاط قوت: 🔹ایدهی متفاوت و کنجکاویبرانگیز 🔹روایت سریع و جمعوجور (کتاب کوتاهیه و زود تموم میشه) 🔹طنز تلخ و فضاسازی خاصی که در عین سادگی، تاثیر میذاره 🔶 نقاط ضعف: 🔸پایان مبهم که ممکنه برای بعضیها ضدحال باشه 🔸روایت ساده و بعضاً کودکانه که شاید برای بزرگسالها سطحی بیاد 🔸شخصیتپردازیها در حد تیپ باقی میمونن و خیلی عمق ندارن جمعبندی: کتاب مغازه خودکشی اثری سرگرمکنندهست، ولی قرار نیست دگرگونت کنه. بیشتر یه فانتزی اجتماعی کوتاهه که میتونه در یه عصر دلگیر حالوهوات رو کمی عوض کنه. اگه سنوسال و ذهنیتت با لحن کتاب هماهنگ باشه، لذت میبری. در غیر اینصورت ممکنه بهنظرت زیادی ساده یا سطحی بیاد. از لحاظ زمان مورد نیاز برای مطالعه هم باید بگم من توی یک ساعت و ربع تقریبا خوندمش، متن رون و سادهای داره و کلا هم ۱۳۵ صفحه بود. ————————————————————- ❌❌اگر قصد خوندن کتاب رو دارید و دوست ندارید داستان براتون اسپویل شه این قسمت رو نخونید❌❌ ——— در مورد پایان داستان: شاید یکی از مبهمترین قسمتهای کتاب، پایانشه. آلن از پنجره میافته (یا میپره؟) و خیلیها مثل من دقیق نفهمیدن بالاخره مرد یا زندهموند. اما تفسیر قویتری که وجود داره اینه که افتادن آلن نمادینه؛ آلن خودش رو به دل جامعه پرتاب میکنه، تا آخرین قدم برای پخشکردن شادی رو برداره. اینجاست که خانوادهاش به کل تغییر میکنن و مغازهی خودکشی تبدیل میشه به یه جای امید. پس شاید اون نمرده، شاید رسالتش رو تموم کرده. البته من از ترجمه یوتیشا بیشتر مرگ آلن رو دریافت کردم اما گویا در ترجمهها و نسخههای خارجی پایان کتاب بازه و نمیشه برداشتی کرد ازش.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.