یادداشت حـــامیم
7 روز پیش
یادداشتی بر رمان «خار و میخک» نوشته ی شهید القائد یحیی السنوار بسم الله الرحمن الرحیم وقتی شروع به خواندن کتاب «خار و میخک» کردم، از زیبایی قلم کتاب تعجب کردم. بعداً فهمیدم شهید یحیی سنوار، علاوه بر فرماندهی نظامیِ بی نظیر، در دانشگاه هم ادبیات عرب خوانده بود. این کتاب تاریخ فلسطین را از نقطه ای به بعد با روایتی شیرین مرور میکند. اگر هدف از خواندن این کتاب، آشنایی با خود شهید سنوارباشد، باید بگویم احتمالاً به این هدف نمی رسید! چون او در کتابش بیشتر از قهرمانان دیگر فلسطین نام برده و اصلاً این کتاب یک زندگینامه نیست؛ یک رمان است با غلبه ی جنبه های هنری بر واقعیت. البته باید توجه کرد که سنوار این کتاب را در شرایط سخت زندان نوشته و طبیعی است که نتوانسته برخی جزئیات حساس نظامی یا امنیتی را بیان کند. با این حال، رمان جذابی از آب درآمده. نکته ی مهم دیگر این است که راوی در بخش هایی از کتاب خودش را کمرنگ کرده؛ مثلاً در میانه های داستان، حضورش محو میشود و نقشی در روند حوادث ندارد. به نظرم این هم به دلیل محدودیت های امنیتی بوده، چون کتاب در سال ۲۰۰۴ در زندانِ رژیم صهیونیستی نوشته شده. من نسخه ی نشر نیستان ادب را خواندم و متوجه اشکالات ویراستاری و غلط های املاییِ متعدد شدم که احتمالاً بخاطر عجله در چاپ کتاب پس از شهادت سنوار اتفاق افتاده. علاوه بر این، خط داستانیِ کتاب در بعضی قسمتها ناگهان قطع میشود و از موضوعی به موضوع دیگر می پرد. این پرش ها کمی خواننده را سردرگم میکند. اما یک نکته جالب توجه، شخصیت محمود (برادر بزرگتر احمد در رمان) است که رفتارش مرا به یاد برخی چهره های سیاسیِ امروز خودمان انداخت! محمود کسی است که حاضر است به هر قیمتی با دشمن مذاکره کند؛ حتی اگر دشمن به او امتیازی ندهد و تحقیرش کند. متاسفانه چنین افرادی را در اطرافمان زیاد میبینیم...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.