یادداشت dream.m
1404/4/22
نمیدونم قبل از اینم به یه کتاب #کودک ، ⭐️ دادم یا نه؟ چون یک کتاب به صرف -برای کودکان بودن- از نظر من حداقل ⭐️⭐️ میگیره. ولی اگه این اولین بار باشه که به یک کتاب کودک یک ستاره میدم، پس معنیش اینه که خیلی کتاب بدیه. خب ! به ما یاددادن برای انتقاد موثر از کسی، باید اول چندتا تعریف ازش کنیم که بفهمه پدرکشتگی باهاش نداریم. پس خوبی های این کتاب چی ان: این کتاب نقاشی های خیلی قشنگی داره که هم جذابن و هم در عین سادگی خیلی روایتگرن، البته بدون داستان مفهوم رو نمیرسونن. (طرح روی جلد رو دوست دارم) فونت نوشتار هم ساده س و راحت خونده میشه - به جز یک لکچر یک صفحه ای از شیر دریایی، بقیش رو میشه با انگشت دنبال کرد و کلمه به کلمه به بچه ها نشون داد که خوندن و نوشتنش رو یاد بگیرن. اما چرا بده: از نظر تکنیکی چنتا اشتباه وجود داره که اطلاعات غلط علمی به بچه ها میدن. و اون اطلاعات غلط اینه که: توی داستان ، ما یک پنگوئن داریم که از زندگی پنگوئنی راضی نیست و مدام از آفتاب، گرسنگی، سرما، برف وووو شکایت میکنه وبعد یک شیر دریایی عاقل میاد نصیحتش میکنه و جهانبینی پنگوئن عوض میشه:) خب نکته اینجاست که پنگوئن ها قطب جنوب زندگی میکنن و شیر دریایی ها قطب شمال، پس شیر دریایی نمیتونه یهو وسط داستان پنگوئن سبز بشه و بعدم بره. اصلا چون پنگوئن و شیر دریایی دوتا سرزمین کاملا متفاوت و دور از هم زندگی میکنن -حتی توی عالم داستان خیالی هم باید بالاخره یه دلیل منطقی بیاریم- همدیگه رو نمیتونن قبلا دیده باشن، پس پنگوئن از کجا میدونه این یارو دوسته یا دشمن؟ از اون بدتر اینکه شیر دریایی از خرس قطبی بعنوان یکی از مشکلات عمومی حرف میزنه ولی میدونیم که خرس های قطبی ام توی قطب شمالن فقط و این نمیتونه مشکل پنگوئن باشه و اصلا پنگوئن نمیدونه خرس قطبی چیه پس چجوری باید بفهمه همچنین موجودی میتونه مشکل باشه :) شاید بعضیا بگن که حالا یه داستانه و این چیزا اهمیت نداره، ولی تا اونجایی که من میدونم این داستان کودک جزو قصه های عامیانه محلی و فولکلور نیست، جزو داستان های جن و پری هم نیست، و حتی خود داستان آشکارا مفهوم تعلیمی و آموزشی داره-از نظر اخلاقی و روانشناسی - بنابراین بعقیده من خیلی عجیب و غیرحرفهای ایه همچین غلط بزرگ علمی ای رو مرتکب شدن . یه چیز بدتر دیگه که منو خیلی خیلی عصبانی کرده اینه که یه شیر دریایی اومده داره جوری رفتار میکنه که مشکلات پنگوئن بودن رو درک میکنه و داره براش مانیفست میده و جوری رفتار میکنه که انگار پنگوئن احمقه . میدونید مشکل من باهاش اینه که شیر دریایی که حتی توی قطب جنوب هم زندگی نمیکنه و تاحالا پنگوئن هم نبوده داره درباره احساسی که یه پنگوئن باید داشته باشه حرف میزنه و نصیحت میکنه. اون حرفی که میزنه اساسا درسته ها، اینکه مثبت اندیش باش و خوبیای زندگیت رو ببین. اما بنظرم اینجور قضاوت کردن افرادی که باما متفاوت هستن خیلی کار غلطیه و مطرح کردنش توی داستان کار غیرحرفهایه. حداقل باید یه پنگوئن دیگه میومد این حرفا رو میزد. بذارید یه مثال بزنم. مثل اینکه من الان نیم ساعته از درد کولیت توی توالت آفیس خودمو حبس کردم و همکارم میاد بهم میگه باز خداتو شکر کن سرطان نداری. یا شما از زندگی توی ایران شکایت میکنید و بعد ینفر از لندن بیاد بگه خدارو شکر کن بعنوان یه ایغور توی چین زندگی نمیکنی. خلاصه این کتاب منو خیلی عصبانی کرده. برای هیچ بچه ای نمیخونمش ولی شما اگه بخونید و نظرتونو بگید خیلی خوب میشه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.