یادداشت محمدحسین افشار
1403/11/18
نقد های این کتاب را که میخواندم با این نکته مواجه شدم که این کتاب می خواهد نظریه تفریط جنسی رو در برابر سرکشی و افراط جنسی مطرح بکنه هنگام خوندن هم با این مسئله مواجه شدم و می خواستم که پس از مطالعه در یادداشتم به این نکته اشاره کنم که نویسنده نتوانسته مسئله اعتدال و میانه روی را که اخلاق اسلامی پیشنهاد می کند ببیند و در نتیجه در برابر افراط، تفریط را پیشنهاد داده است. که البته برگرفته از نگاه های مسیحیت تحریف شده هم هست اما وقتی به اواخر داستان می رسی تازه نظر شما تغییر می کند و آنجا می بینیم که ... می بینیم که به نظر می رسد تولستوی قصدی کاملا متفاوت را در داستان بگنجاند و ذهن شما را در تمام داستان با آن ایده مسخره به بازی گرفته بود که فریبش را بخورید و با داستان همراه شوید تا نظرش را در عمق جان شما بگنجاند و به راستی به خوبی از پس این مسئله برآمده بود. و آن نکته باز هم مانند دیگر داستان های تولستوی، یک نکته اخلاقی مهم بود و آن اینکه سوء ظن چقدر می تواند انسان را نابود کند و مخصوصا در زندگی زناشویی چقدر می تواند انسان را به ورطه جنون و نابودی بکشاند. البته همچنان شاید عدهای باشند که نظرشان همان نظر اولیه من باشد، ولی اجازه دهید که من دامن تولستوی را از این نقد مبرا بدانم
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.