یادداشت رضا صالحی
1402/3/5
«رقصی چنین میانهٔ میدانم آرزوست...» حرفی برای گفتن نمیماند. حقیقتا زیبا بود. گمان نمیکردم که اشک بریزم؛ امّا ریختم. گمان نمیکردم که در لابهلای داستان پر از اضطراب بشوم و قلبم از سینه جدا بشود؛ امّا شدم و شد. در طیِ این چند سال با ترکمنها خندیدم، ترسیدم، غرور را چشیدم، تحقیر شدم، با گالان دل باختم و انواع عشق را تجربه کردم و آتش گرفتم... پیشنهاد: از مخلوقات مجید انتظامی غافل نشوید.
5
(0/1000)
نظرات
1402/3/6
آتش بدون دود شاهکار ادبیات ایرانه، گرچه خیلیا دوست ندارن اینو قبول کنن چون کسی نوشته که قلبا عاشق ایرانه!
1
0
رضا صالحی
1402/3/6
0