یادداشت رقیه زارعی
1403/6/2
داستان درمورد زوج جوانی به نام مارکو و آنه هست که به مهمونی سنتیا که در همسایگیشون هست میرن و نوازدشون رو در خونه تنها میذارند و هر نیم ساعت ب اون سر میزنن اما وقتی نیمه شب بر میگردند در نیمه باز است و فرزندشون کورا ربوده شده ..پای پلیس و کارآگاه راسپک ب خونشون باز میشه و آنه و مارکو مظنونین این پرونده هستند در این پرونده اتفاقات عجیبی میفته ک داستان رو غیر قابل پیش بینی کرده از طرفی آدم ربا با آگاهی به اینکه پدر و مادر آنه پولدار هستن مبلغ زیادی پول میخواد در ازای برگشت کورا ب خونه و... حالا اگه داستان رو بخونید بارها ب افرادی شک میکنید و این داستان رو جذاب و پر هیجان کرده..
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.