یادداشت Kimia

Kimia

Kimia

1404/5/6

موقع خوندن
        موقع خوندن اتحادیه ابلهان مدام بین دوتا حس در نوسان بودم: حرص خوردن و همذات‌پنداری.

شخصیت‌ها طوری نوشته شده‌ان که آدم گاهی دلش می‌خواد داد بزنه سرشون! مخصوصاً ایگنیشس، با اون همه غرور و تنبلی و غر زدن‌های بی‌پایانش. اما عجیب اینجاست که همین شخصیت‌ها، با همه‌ی اغراق‌هاشون، یه جایی انگار خودمونن. همون وقت‌هایی که فقط حرف می‌زنیم ولی هیچ کاری نمی‌کنیم، یا وقتی همه‌چیز رو تقصیر دنیا می‌ندازیم.

کتاب پر از لحظات خنده‌داره، ولی پشت اون خنده‌ها یه نقد تلخ به جامعه، آدم‌ها و حتی خود ما پنهانه و نمی‌شه راحت از کنارش گذشت.
      
443

27

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.