یادداشت کتابفام
5 روز پیش
«بر استخوانهای مردگان» شورشیست عجیب و غیرعادی و حال و هوایش از طنزی مضحک، به مالیخولیا و به نوعی آسیبپذیری ملایم متغیر است؛ با چاشنی گیاهخواری، یک کمدی تاریک فمینیستیست، یک افسانهی اگزیستانسیالیستی انگار و پیشکشی به «ویلیام بلیک» و بهنظر میرسد نثر تندپایش قادر به انجام هرکاری باشد اما بیراه نیست اگر بگوییم که غیرقابل طبقهبندیست هرچند که میتواند بهشکلی کامل بهعنوان یک کتاب جنایی سیاه عمل کند و در عین حال با نگرانیهای ادبی معاصر در مورد طبیعت و تأثیر انسان بر آن و ظلم شکار و کشتن حیوانات سازگار باشد. داستان از همان ابتدا با مرگ مشکوک فردی در یک دهکدهی مرزی لهستانی آغاز میشود و با پیشرفتش، بر شمار این قتلها افزوده میشود و در این میان، تنهایی «خانم دوشیکو»، راوی و شخصیت اصلی مسنّ کتاب است که بیش از هرچیز توجه خواننده را به خود میخواند که با اعتقاد راسخش به اختربینی و تنهایی "مارپل"گونهاش، حتی سعی در حل راز این قتلها دارد. این رمان سرشار است از ناراحتیهای وجودی و مردمگریزی و راویاش مدام در حال پرسیدن سؤالاتی دربارهی وجود محدود خود و جهان اطرافش است. او اخلاق ریشهدار جامعه را مورد بازجویی قرار میدهد و عمیقن نگران استثمار حیوانات تحت کنترل ساختار سلسلهمراتبی انسانهاست و مهربانی عمیقش نسبت به طبیعت، شکلی الهامبخش و نیایشگونه به خود میگیرد؛ در مرگ حیوانات شکارشده چنان به سوگ مینشیند که تو گویی انسان هستند. «بر استخوانهای مردگان» که در ۲۰۰۹ و در ابتدا در لهستان، کشوری که حقوق زنان و حقوق حیواناتش مورد حمله قرار میگیرد منتشر شد و در همان ابتدای کار مورد انتقادهای بسیاری قرار گرفت جایی که راستگرایان، این نویسندهی فمینیست چپگرا را حتی خائن و ضد مسیحیت میخوانندش اما، پس از خواندنش است که متوجه میشوی، «بر استخوانهای مردگان» کتابی نیست که مدام یافت شود؛ رمان «توکارچوک» هم بهعنوان یک رمان جنایی پُرتعلیق و هم بهعنوان یک مراقبهی قدرتمند و عمیق دربارهی وجود انسان و اینکه یک زندگی به چه سان در راستای دنیای اطرافش قرار میگیرد، کتابیست بسیار موفق. «توکارچوک» در «بر استخوانهای مردگان» دیگربار نشان میدهد که استاد نوشتن رمانهای متفکر است و همزمان، روایتی قانعکننده، مقالهای سنجیده و مانیفستی خشن را درهم میپیچد و پیش روی خواننده میگذارد. او هرگز از موعظه از منبر ادبیات دست برنمیدارد اما درسهایش به زیبایی پا به سن گذاشتهاند؛ «بر استخوانهای مردگان»، هم شادیست و هم دعوتی برای دست به سلاح بردن برای دفاع از طبیعت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.