یادداشت مریم مهدی زاده

                گردان قاطرچی ها داستانی با درون مایه طنز درباره دفاع مقدس با محوریت حضور نوجوانان و جوانان در جبهه هاست. نمی دانم سهم واقعیت و خیال در این کتاب چه قدر است ولی هر چه باشد، به نظرم به خوبی در کنار هم قرار گرفته اند و خواننده را تا انتها با خود همراه می کنند.
طبق آنچه روی جلد آمده رمان برای نوجوانان است ولی به نظرم نویسنده آگاهانه یا ناآگاهانه یک اثر تربیتی برای والدین و مربیانی که با نوجوانان سروکار دارند خلق کرده است. ابتدای کتاب با دو نوجوان شر و اذیت کن آشنا می شوید و حتی از این حجم اذیتشان مثل من تعجب می کنید ولی در انتها با رضایت از تحولی که در این افراد اتفاق افتاده کتاب را می بندید.
روند این تحول را در طول داستان می بینید که در چند گام می شود خلاصه کرد:
۱. عاصی شدن از نوجوان و جوان پر انرژی که نمی داند این انرژی را چگونه و کجا باید استفاده کند.
۲. فکر کردن درباره کمک به این نوجوان و جوان و البته کل مجموعه به گونه ای که هم انرژی نوجوانی و جوانی  در مسیر صحیح هدایت و تخلیه شود و هم کارهای روی زمین مانده انجام شود(همان با یک تیر دو نشان زدن)
۳. اعتماد کردن و دادن مسئولیت به نوجوان و جوان و نظارت بر انجام کار بدون خدشه دار کردن غرور و عزت نفس آنها
۴. افزایش اعتماد به نفس نوجوان و جوان به خاطر انجام کار مفید و نقش داشتن در پیشبرد اهداف مجموعه

در مجموع کتاب خوب و روانی بود. حالات روحی نوجوانان و جوانان به نظرم به خوبی در شخصیت های داستان جلوه کرده بود. تصویرگری ها و همین طور عناوینی که برای هر فصل انتخاب شده بود، جالب بود.

        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.