یادداشت
1401/3/19
بسمالله خیلی خلاصه اگر بخواهم بگویم این کتاب علیرغم برخی مشکلات جدی که داشت (که اشاره خواهم کرد) توانست در زمره کتابهایی قرار بگیرد که تصمیم گرفتم هر چند وقت یکبار بخوانم و خودم را با آنها محک بزنم. در واقع از همان زمانی که با نوشتههای نویسنده آشنا شده بودم (در قالب وبلاگش) عادت داشتم هر چند ماه یکبار آنها را مرور کنم. چرا که این نوشتهها برای من (که مطالعات چندان عمیقی در این زمینهها ندارم) نماینده نگاهی تازه/مغفول بود که با نگاههای رسمی/عرفی موجود تفاوتهای آشکاری داشتند: لااقل اینکه نکات ریز و مهمی در لا به لای این صحبتها بود که ارزش بازخوانی چندباره را داشتند. به عنوان مثال در همین کتاب میتوانم به فصلهای استغنا یا خموشی اشاره کنم. اما! برای این که این یادداشت صرفا تعریف و تمجید نشود برویم سراغ ایرادهای کتاب به نظر حقیر: اولین ایراد اینکه این کتاب اصلا سفرنامه نیست. یعنی نویسندهٔ گرامی نظراتش را درباره مسائل مختلف به نحو وبلاگ مانندی نوشته و صرفا وقتی قرار است موضوع بحث عوض شود یک بخشی از سفرش را گزارش میکند! بهتر بگویم: غرض از این کتاب اصلا روایت سفر به لبنان نیست. مقایسه لبنان با ایران به بهانهٔ سفر به لبنان است. همین قدر صریح و بی تعارف. ایراد بعدی من به محتوای کتاب است. همیشه وقتی نگاه به یک مقولهای صفر و صدی میشود نسبت به پذیرفتنش گارد میگیرم و به صحتش شک میکنم. مثل اتفاقی که در این کتاب و در این مقایسه بین ایران و لبنان رخ دادهاست: برایم سخت است زیر بار این واقعیت بروم که در ایران همهچیز خیلی بد است و در لبنان همه چیز این قدر خوب است. این دو تا مشکل به قدری طی خواندن کتاب برایم پر رنگ بودند که چیز دیگری به چشمم نرسید :-)!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.