یادداشت طه
1402/3/14
بنده برای استاد شفیعی کدکنی احترام فراوانی قائل هستم و بهواقع ایشان را دوست دارم. اما رویکرد ایشان به تصوف را اصلا و ابدا نمیپسندم. ایشان صرفاً به جنبه ادبی تصوف توجه دارند، غافل از آنکه صوفیان ادیب نیستند اند و تصوف هم یک مکتب ادبی نیست! البته انتظار بیشتری هم نمیرود، ایشان ادیب هستند و آشنایی چندانی با فلسفه و خود تصوف ندارند... رویکرد خاص ایشان به تصوف واقعا باعث کجفهمیهای فراوان شده است. برخی قسمتهای کتاب بسیار ژورنالیستی است. در برخی قسمتها متأسفانه به ابن عربی و شارحانش و دیگر بزرگان جریان عرفان/تصوف توهینهای زشتی کرده اند... کوتاه سخن اینکه، این کتاب به لحاظ تحقیقی در حد یک ستاره و نصفی بیشتر ارزش ندارد. بیشتر شبیه تکه یادداشتهایی است که شتابزده و بدون بازنگری منتشر شده اند.
(0/1000)
نظرات
1402/3/14
این کتاب ارزشی اگر داشته باشد به تحقیق نیست، به تأمل است. شتابزده فکرهایی را گفته و گذشته. از پس اثبات آن حرفها اغلب برنمیآید. حالا شاید کسی بعد بیاید و پی این فکرها را بگیرد، شاید هم به کلی رها شوند ... حرفهایش بعضاً عجیب و غریب است. رویکرد کلی منسجمی هم ندارد. بسیار متناقض است. مثلاً فکر اصلیاش این است که تصوف نگاه هنری است به دین، باید تصوف را به عنوان هنر نگاه کرد و همچون هنر نقدش کرد، اما نقدش به ابن عربی اساساً اجتماعی است و نه هنری.
1
0
1402/3/16
سلام و عرض ادب با این گزاره که از عوامل مهم(یا مهمترین عامل) عقبافتادگی ملل مسلمان تصوف و خانقاه است چه قدر همراه هستید؟
1
0
1402/3/16
سلام و عرض ادب نظر خاصی ندارم، بزرگوارانی که چنین نظراتی دارند باید شواهدشان را ارائه کنند. اساساً چنین حرفهایی غیر علمی است... تصوف بسیار بسیار تنوع و تکثر دارد در مناطق مختلف جهان. نمیشود همه را یک کاسه کرد و یک حکم واحد داد.
0
طه
1402/3/14
0