یادداشت رعنا حشمتی

        نميتونم بگم كه چقدر وحشتناك، غم انگيز، و عالى بود.
نذاشت كه زمين بذارم كتاب رو!!!
بنظرم تك تكمون، نمونه هاي كوچكتر اين موضوع رو تا حالا حس كرديم. هممون گاهى طرد شديم... و اين موضوع، كتاب رو قابل لمس تر ميكنه!
و من هم با جودى، توى خيلى از موقعيت ها گريه كردم،و با خودم ميگفتم آخه چرا؟چرا؟ چون كمك ميكنه؟!؟؟؟
و بايد بهش بگم(اگه اينجا بود) بهش افتخار ميكنم كه دووم آورد . شايد اگه من جاش بودم، همون اولاش مرده  بودم !:دى جدى ميگم.

و در آخر مرسى از خانم توكلى، كه به من هم معرفى ش كردن، هم بهم دادنش !:) :*
      
1

4

(0/1000)

نظرات

چقدر خوبه که اینجا هستید شما ممنون از ریویو های خوبتون

0