یادداشت زینب خدابخش

از غبار بپرس
        از غبار بپرس برای من، همان حس و حال ناتور دشت را داشت!
قلم نویسنده خودمانی و سیر داستان روان بود. شخصیت پردازی جان فانته بی نظیر بود! شاید با شخصیت همزادپنداری نکنید اما تاثیر تک تک کارهایش را روی زندگی‌اتان می‌بینید. گاهی می‌خواستم کتکش بزنم، گاهی به روانشناس معرفی‌اش کنم و گاهی دلداری‌اش بدهم؛ و تمام این‌ها یعنی نویسنده کارش را به نحو احسن انجام داده.
داستان این کتاب درمورد آرتورو باندینی دورگه است که برای رسیدن به رویای نویسندگی‌اش به لس‌آنجلس مهاجرت می‌کند.
اگر از ترجمه نشر افق استفاده نمی‌کنید، حتما زندگینامه جان فانته را قبل از شروع کتاب بخوانید.
اگر روی به ترتیب خواندن مجموعه‌ها حساس هستید، حتما از اولین کتاب این مجموعه را شروع کنید.
هشدار: از این‌کتاب توقع درس اخلاق و زندگی نداشته باشید. شخصیت طوری در پایان کتاب رهاتون می‌کنه که تصورش رو هم نمی‌کنید!
پ.ن: آرتورو هم به جمع "شخصیت های رو مخ" لیستم اضافه شد.
پ.ن۲: با اینکه تنها وجه شباهت من و آرتورو نوشتن بود، موقع اتمام کتاب گفتم "عمرا دیگه بخونمش!"
با گذشت یک روز از اتمام کتاب، باید بگم "مشتاق خوندن کل مجموعه ام!"
      
241

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.