یادداشت پریسا نصیری

        رمان پریباد بر اساس یادداشت‌هایی که نویسنده از یک پیرمرد در یک ارگ قدیمی گرفته نوشته شده است. در کتاب ماجرای دریافت دست‌نوشته‌ها هم آمده، پیرمردی که در تاریکی روبروی نویسنده نشسته و ماجرای «پریباد» ، یعنی شهری که ناگهان دود شد و رفت هوا را تعریف کرده بود. پیرمرد که نامش «پیر ویس» بود، وقتی اتفاقی نور چراغ لودرهایی که اطراف ارگ حفاری می‌کردند، روی دست و پایش می‌افتاد، آن بخش از بدنش نامرئی و محو می‌شد.
در واقعیت یا افسانه بودن این ماجراها یا اصل وجود شهر قطعیتی نیست، اما خواندن ماجراهای عجیب و غریبش خالی از جذابیت و کشش نیست.
      
1

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.