یادداشت فاطمهالسادات شهروش
1401/4/20
4.0
5
بیلی جوان ۱۵-۱۶ ساله ایست ساکن در منطقه ای فقیرنشین که محل خلاف کاری باندهای قاچاق بزرگ است. او به علت تردستی مورد توجه رئیس یکی از دسته های مافیایی مورد علاقه اش قرار می گیرد و جذب گروه آنها می شود. بیلی در آنجا با هویت و کارهای مخفی آنها آشنا شده و تازه می فهمد عضویت در این گروه آنقدرها هم که فکر می کرد مورد پسندش نیست. از آدم کشی آنها بیزار است تا جایی که حتی با یادگیری تیراندازی آرزو می کند هیچ وقت مجبور به استفاده از تفنگ نشود. در این میان بیلی با زن جوان و زیبایی به نام درو آشنا شده و می فهمد بر خلاف ظاهر معصومش چه گذشته پر فراز و نشیبی داشته. او سعی می کند جان درو را نجات دهد و در پایان با کشته شدن اعضای اصلی باند همه ثروت باند نصیبش می شود. البته با فرزند ناخواسته ای که درو به او تحویل می دهد و به عنوان یادگاری از دوران عضویتش در این باند مخوف مجبور است او را به کمک مادرش بزرگ کند. داستان مافیایی هرچند زیادمورد علاقه من نیست اما کتاب را به علت توجه به تکنیک های نویسندگی اش جمع خوانی کردیم. توجه به جزئیات، مثال های بی نظیر برای شرح توصیفات مکان ها و اشخاص از نقاط برجسته کتاب بود که الحق باعث شد به خلاقیت دکتروف غبطه خورده و به خاطر این ترجمه بی نظیر بر روح مرحوم دریابندری درود بفرستم
2
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.