یادداشت عین راء
1403/7/16
حسین اصغری، محافظ سران سه قوه بوده و به بیت امام ره رفت و آمد داشته. پس از شهادت دوستانش تصمیم میگیرد که بر شرکت در جنگ اصرار کند و بالاخره فرمانده واحد خودش را راضی می کند که یک بار به منطقه برود. از قضا در همان یک دفعه هم به اسارت در می آید. شخصیت مهمی مثل او، تمام سعی خود را در جهت مخفی ماندن هویتش انجام می دهد. این کتاب، روایت سختی های اسارت اوست. هر چه از اسارت بیشتر می خوانم، بیشتر می فهمم که چقدر اسارت سخت گذشته است. گاهی نویسنده های خوش ذوق، اسارت را فقط در قالب سختی تصویر نمی کنند و داستان ها و وقایع مختلفی را به نمایش می گذارند ولی در این کتاب، سختی ها پررنگ است که گویا راوی داستان بعد از این همه سال، فقط سختی ها را در یاد دارد. کتاب با قلم خوبی نوشته شده و چندان طولانی نیست. روایت داستان هم جوری نیست که انسان را خسته کند. من دوستش داشتم. بنظرم انسان را کمی با سختی هایی که برای محافظت از این نظام و کشور کشیده شده است آشنا می کند. خواندنش محدودیت سنی ندارد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.