یادداشت عین راء

عین راء

1403/3/16

نامه‌ای از جنوب
        قبل تر از این در فضای مجازی در مورد سمیر قنطار کمی خوانده بودم. داستانی که اتفاق افتاده بود یادم مانده بود ولی اسم شخصیت اول داستان را فراموش کرده بودم! به خاطر همین هم تا بخشی از کتاب خوشحال بودم که بالاخره دارم داستان کسی را می خوانم که اولا واقعی است و ثانیا آخرش را نمی دانم!!! اما داستان به اوجش که رسید دیدم پایان داستان را خبر دارم و قبل تر از این خوانده بودمش!

جزئیات را البته نمی دانستم. یعنی مطلبی که من قبلا خوانده بودم در حد چند صفحه بود و این کتاب، در واقع کتابچه، چند برابر آن مطلب داشت. از خواندنش پشیمان نیستم و خوشحالم که به تفصیل ماجرای سمیر قنطار را خواندم. البته تفصیل در حد یک کتابچه! برای نوجوان هم هست البته...

داستان سمیر قنطار، نماد مقاومت و پایداری، بخشی از سختی هایش و زحماتی که گروه های مقاومت برای او می کشند را می توان در این کتاب خواند. 

قلم کتاب روان است به نسبت! اما به گمانم آن اوایل خیلی جذاب از آب درنیامده. البته که داستان گیرایی دارد و انسان را همراه می کند. هر چند که این مدل قلم، قلمی نبود که من را ترغیب کند به خواندن دیگر آثار نویسنده. ذائقه است بالاخره و ذائقه من در این کتاب اینجور عمل کرد!

کتابچه است. با تصویرگری. مخصوص نوجوان. دبیرستان دوره اول مخصوصا. طی دو سه ساعت تمام می شود.

در کل کتاب قشنگ و دوست داشتنی ای بود.
      
8

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.