یادداشت علی رستمی شاهراجی

        معرفی کتاب درمان شوپنهاور:
نیم ساعت پیش کتاب را تمام کردم. واقعا این کتاب نه خوب، بلکه حیاتی بود. حیاتی به این معنا که مهمترین و ارزشمند ترین مسائل بشری را مورد بررسی قرار داد. تنهایی و انزوا، مرگ، بی معنایی زندگی، عشق، نیروی جنسی، مشکلات روانی، روان درمانی و ... . براستی در این زندگی پر از ابهام کدام یک از راه ها را برگزینیم؟ جلوی رویمان هزاران راه گذاشته اند بزرگان گذشته و نوابغ حال، اما کدامشان راه ما است؟ کدام یک از این مسیرها در نه کل زندگی بلکه در هر برهه خاص از زندگی مان به کارمان می اید؟ به زندگی بچسبیم و گرمای ان را به اغوش بکشیم یا از دور ان را نظاره کنیم و در سرمای مهلک زیست کنیم؟ ایا این زندگی معنایی دارد که به ان بچسبیم؟ اگر ندارد در این همهمه چطور زنده بمانیم و زندگی کنیم؟ در مواجهه با مرگ چگونه زندگی کنیم؟ وقتی متوجه نفس سرد مرگ جلوی رویمان شویم، وقتی مرگ را به چشم، منتظرمان ببینیم، چگونه زیست میکنیم؟ چگونه خود را اماده کرده؟ باید چه کرد؟ باید تنها و در عزلت ماند یا با مردم بود و طعم روابط مختلف را چشید؟ کدام یک بهتر است؟ خلوت غمگین اما ارام یا جمع شلوغ و شاد؟ عشق را چطور؟ طعم عشق را باید چشید یا باید از ان دوری جست و ارامش را انتخاب کرد؟ هیجان عاشقی یا تنهایی غمگین و ارامش بخش؟ باید شوپنهاوری بود یا نیچه ای؟ و ... . براستی این کتاب بن مایه اکثر مسایل مهم زندگی مان را جمع کرده و به بحث میگذارد و تک گویی نمیکند. این کتاب یک دیالوگ است، دیالوگ میان این مسیر های دوگانه، میان شوپنهاور و رواندرمانگری اگزیستانسیالیست. دیالوگ هایی پویا، شخصیت هایی عمیق و دغدغه مند، داستانی هوشمند و گیرا و مضمونی عمیق و در عین حال گسترده. 
این کتاب را با ترجمه سپیده حبیب خواندم.
زروان ( علی رستمی شاهراجی )
      
448

33

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.