یادداشت دریا
1404/6/19
یادداشت سال ۱۴۰۰: نظرم دربارهی این کتاب دو جنبه داره. اول از نظر ادبی خیلی دوسش داشتم. سبک نوشتهی بنیتو پرث گالدوس به نظرم خیلی شبیه بالزاک بود. آخر کتاب هم به این موضوع اشاره شده بود که خیلی از منتقدا همردهی بالزاک و دیکنز و داستایفسکی میدوننش ولی به نظر من خیلی بیشتر شبیه بالزاکه. و مثل بالزاک هم بیشتر تیپسازی کرده تا شخصیتپردازی. یعنی شخصیتهاش یا کاملا سیاهن یا کاملا سفید. موضوعات هم در نظرش همینجورن. دین یا خوبه یا بد، علم یا خوبه یا بد. این خصوصیت نوشتهشه اما خصوصیت بدی نیست. به نظر من میشه از این اغراقا استفاده کرد برای اینکه آدما بتونن دیدگاه مخالف خودشونو هم درک کنن. راحت بخونین داستانو فاش نمیکنم👇🏻 داستانش دربارهی خانمیه به اسم دونیا پرفکتا که به عنوان پارساترین بانوی شهر شناخته میشه. اینکه واقعا اینجور هست یا نه رو با خوندن داستان میفهمیم. دختری داره به اسم روساریو و برادرزادهای به اسم پپه ری و دونیا پرفکتا و برادرش به هم نامه میدن که دوست دارن بچههاشون با هم ازدواج کنن، بنابراین پپه ری میره خونهی عمهش که توی یه شهر دیگه به اسم اورباخوسا بوده که دخترعمهشو ببینه و از قضا اینا عاشق هم میشن. اما توی اورباخوسا اتفاقات خیلی بدی برای پپه ری میافته که مشخصه یه نفر از قصد اینا رو پیش میاره. موضوعش ریاکاری آدمای مذهبی متعصبه ولی همونجور که گفتم با اغراق بیانش میکنه. دین هم مثل علم یه وسیلهست که هر کس میتونه ازش استفادهی خوب بکنه مثل ساخت واکسن یا استفادهی بد مثل ساخت ویروس. این بستگی به آدمی که داره ازش استفاده میکنه داره. بقیه هم باید اونقدر هوشیار باشن که تشخیص بدن حقیقت امر چیه. متاسفانه اورباخوسای داستان ما مردم هوشیاری نداشت و اتفاقات خوبی نیفتاد😔 من از خوندنش خیلی لذت بردم. نثر خیلی زیبایی داشت مخصوصا که ترجمهش هم عالی بود و خوشحالم که میتونم یه مترجم دیگه به لیست مترجمای موردعلاقهم اضافه کنم😍 📃یه مقدار مشکلات ویرایشی داشت. بعضی جاها جای سریا و ویرگولاش جابهجا شده بود، یه جاهایی که جمله ادامه داشت نقطه گذاشته بود و چند تا کلمه رو هم با غلط املایی نوشته بود مثل عرابه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.