یادداشت مجتبی بنی‌اسدی

سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد؛ در میانه ی میدان
        جلد 2
تاریخ‌خوانی را دوست ندارم. اما دلبندِ این‌ام که یکی بنشیند برایم تاریخ را مثل قصه تعریف کند. و نادرخان تاریخ معاصر را در این دو جلد قصه کرده. هیچ‌وقت به این نزدیکی آیت‌الله کاشانی را نمی‌شناختم. هیچ فکر نمی‌کردم آیت‌الله خمینی و آیت‌الله کاشانی با هم دیداری هم داشته باشند. از آقای مدرس هم درس‌ها فهمیدم.  دیدار امام با مدرس هم به تماشا نشستم؛ انگار یک سریال تلویزیونی. و رعب‌آور و هیجان‌انگیز بود دیدار امام با شاه. انگاری گوشه‌ای از کاخ نشسته بودم به نظاره. و اما آیت‌الله بروجردی که امام احترامش را واجب می‌دانست.
وقتی نادر ابراهیمی را شاعرِ نویسندگان می‌خوانم، نود درصدش به خاطر عاشقانه نوشتشن است؛ بانوقدسِ ایران، صاحبه‌بانو، بانوهاجر؛ این شخصیت‌ها و عشق‌شان بزرگترین قوت سه دیدار بزرگ بود. و ای کاش جلد سوم «به سوی اوج» هم می‌نوشت و می‌رفت. خدا رحمتت کند نادرخان.
      
1

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.