یادداشت مهدی شکرگزار
1402/4/3
خون خورده رمانی است پر از خون و خشونت. ایدهی رمان جالب است. دانشجویی که بر قبرها قرآن میخواند تا پول مهاجرتش را فراهم کند و هر قبری داستان مخصوص به خود را دارد. اما داستان اصلی کتاب، داستان ۵ برادر است. هرکدام در جایی از ایران و خاورمیانه مردند. درداستان به شهر های مختلف و زمانهای مختلف میرویم و با شخصیتهای مختلفی آشنا میشویم. در دل تاریخ سفر میکنیم و با داستانهای جنگ و خون آشنا میشویم. آخرش اما آب است. نبرد خون و آب.مرگ و زندگی.جنگ و صلح. یزدانی خرم میخواهد زندگی را از دل مرگ بیرون بکشاند و در نهایت این زندگی است که پیروز میشود. زبان رمان جذاب و روان است و داستانها هم هرکدام جذابند. روایت مرگ انسانها و جنگهاشان. اما شخصیتها در بیمعنیترین شکل ممکن میمیرند. در بدترین شکل آن. حتی یاران چمران هم. هیچ کدامشان هدفی متعالی ندارد. جنگی بدون روح و بدون اعتقاد است انگار. گویی این اعتقادات و دینها هستند که عامل جنگها و مرگها هستند. و اگر از تعصبات دینی کم شود، میشود کنار هم خوش بود. رمان یک وحدتی بین ادیان را متصور میشود همانطور که در تمام داستان کلیسا هست، صابئین هستند . اما دین نیست. شاید تصور من این باشد اما ردپای اعتقاد جز در شکل منفی آن، در کتاب کم است. یزدانی خرم یک ژورنالیست است و این در کتاب مشخص است. مخالف مرگ بر آمریکا و موافق مرگ بر روسیه است. گاهی میخواهد اطلاعات خودش را به رخ بکشد.گاهی اعتقاداتش را عیان میکند با کنایه و گاهی هم شخصیتهای مورد علاقهاش را نام میبرد. در یک کلام، خون خورده رمانی جذاب با فضایی جدید و متفاوت است. توصیف خشونت در آن زیاد است و بخش هایی از تاریخ را هم بیان میکند. خواندنش لذت بخش و آموزنده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.