یادداشت زینب
1403/8/21
این کتاب شامل چهار جستار از سوزان سانتاگ دربارهی زنان، حقوقشون و تفکراتشونه. بخش اول دربارهی «پیر شدنه»، اینکه سن تا چه اندازه برای یک زن مهمه و افزایش سن چه نگرانیها و رنجهایی رو براش به همراه داره. این دقیقا موضوعیه که خودم همیشه خیلی بهش فکر میکنم و برای همین هم این جستار رو خیلی دوست داشتم. بخش دوم در قالب پرسشهایی از سانتاگ دربارهی «آزادیِ زنانه». توی این بخش به اهمیت کار کردنِ یک زن پرداخته میشه. این که کار کردن و عدمِ وابستگی چقدر برای احساس آزادیِ یک زن لازم و موثره. بخش سوم و چهارم به مبحث «زیبایی» یک زن پرداخته شده، چیزی که متاسفانه این روزها خیلیهامون به شکل افراطی بهش میپردازیم. (من خودم رو از این دسته جدا نمیدونم، ولی خب دارم تلاش میکنم خودم رو بپذیرم با هر نقصی که قابل تغییر نیست و با هر تغییری که نمیشه جلوش رو گرفت) در بخشی از کتاب، به رفتار اشتباه زنان موفقی اشاره شده که به دلیل احساس قدرت و استقلال، زنانِ دیگری که این موفقیت رو نداشتن رو سرکوب میکنن و اونها رو ضعیف و ناچیز میبینن. این مسئله رو بارها دیدم، احتمالا برای شما هم آشنا باشه. حتما شما هم تو اینستاگرام دیدین که خیلی ها دربارهی استقلال و زندگی مرفهی که دارن تولید محتوا میکنن، مثلا یکی میگه من دو سال شبانه روز کار کردم و حالا با پول خودم فلان ماشین رو دارم و فلان سفر خارجی رو میرم، شما هم اگه پیشرفت نکردین یعنی خودتون تلاش نکردین. ولی بیاین قبول کنیم این اتفاق برای همه نمیافته! شاید اون آدم، زمانی که کارش رو شروع کرده سرمایهی خوبی داشته، خانواده یا پارتنر حمایتگری داشته و حتی وضعیت سلامت روانش خوب و طبیعی بوده. این آدم قطعا شرایط بهتری برای پیشرفت تو کارش داشته، نسبت به آدمی که بدون هیچ پول و سرمایهای، هیچ همراه و حامیای و … کارش رو شروع میکنه و تلاش میکنه. شاید اگه کتابهای زیادی با موضوعِ زنان خونده باشید، این کتاب براتون چیز جدیدی نداشته باشه، من مطالعهی خیلی کمی در این موضوع داشتم و برای من ارزش مطالعه داشت.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.