یادداشت سیده زینب موسوی

        متأسفانه تو این بازخوانی به اندازهٔ بار اول دوستش نداشتم.
در واقع به نظرم سیر تغییر شخصیت‌های اصلی اونقدرها هم خوب از آب در نیومده بود، به طور خاص عبدالله بن عمیر و عمرو بن حجاج. 
دو‌ نفری که با هم در سرحدات علیه مشرکین جنگیده بودن و حالا در مورد یزید و مقابله با حکومت بنی‌امیه نظرات متضادی داشتن و در نهایت هم پایان کارشون در جریان واقعهٔ کربلا بسیار متفاوت شد...

🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅

به نظر خودم مواردی که در ادامه می‌گم نیاز خاصی به هشدار افشا نداره چون پایان کار این دو تا شخصیت تاریخی مسئلهٔ پنهانی نیست. ولی خب، اگه خیلی حساسید ادامهٔ مرور رو نخونید. 
فقط قبلش بگم که اصلا از اجرای صوتی راضی نبودم. لحن‌ها جالب نبود و سرعت خوانش هم خیلی پایین بود...

خب حالا در مورد مشکلاتی که باهاش داشتم...

نویسنده به نظرم از زبون عبدالله شبهه‌های خوبی انداخت، در مورد لزوم حفظ وحدت و مواردی مثل این.
می‌دیدی این مرد که به وضوح آدم خوبیه هم به معاویه حق می‌ده، هم به علی! البته به نظرش حسین سرآمد مردان خوب روزگاره ولی یزید رو هم خلیفهٔ به حق مسلمین می‌دونه که پای جای پدرش گذاشته و از مرزهای سرزمین اسلام دفاع می‌کنه.

ولی در نهایت من چندان از نوع روایت چرخش عبدالله راضی نبودم. این همه شبهه انگار فقط با دو کلمهٔ قیس بن مسهر حل شد که گفت من برای امام تعیین تکلیف نمی‌کنم و تکلیف خودم رو از امام می‌پرسم و آیا تو بهتر از امام می‌فهمی و حرف‌هایی مثل این.
البته که نشون داد عبدالله چطور از روش‌های ابن زیاد منزجر شده، ولی خب یعنی این اولین بار بود که پسر زیاد چنین کارهایی می‌کرد؟ وقتی کلا خودش و پدرش معروف بودن به این کارها؟ و تازه اینجا هم نهایت تصمیم عبدالله این شد که همه چیز رو ول کنه و برگرده به همون سرحدات، تازه بعد از صحبت با قیس بود که واقعا نظرش برگشت.
حتی مدل صحبت کردنش از امام هم اون اواخر به نظرم بدون توضیح خاصی با نوع نگاه اولیه‌ش فرق داشت.


چرخش عمرو بن حجاج هم به نظرم خوب در نیومده بود. 
نویسنده از همون اول قضیه رو این‌طور چیده بود که این آدم بیشتر از حق و پیروی از امام دنبال منافع خودشه. ولی با همین استدلال، عجیب بود که عمرو تو اوج قدرت مسلم یهو بچرخه سمت ابن زیاد و یه لحظه از خودش نپرسه خب اون هانی که من دیدم داشت با پسر زیاد گل می‌گفت و گل می‌شنفت چطور شد یهو بدن بی‌سرش از کوچه و بازار سر درآورد؟ 

حتی نهایت کار عبدالاعلی رئیس قبیلهٔ بنی کلب هم به نظرم چندان منطقی نبود...

یه سری بخش‌ها و شخصیت‌ها هم بودن که کلا هیچ اشاره‌ای بهشون نشده بود و حس می‌کنم بهتر بود یه گریزی هم به این موارد می‌زد...
      
122

12

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.