یادداشت مجید اسطیری

                تئاترش را چند سال پیش با کارگردانی و بازی اکبر زنجانپور در نقش دایی وانیا در تالار اصلی تئاتر شهر دیدم.
مصطفی مردانی و خانمش را دعوت کرده بودم. تولد موسیو بود.
تئاتر به شدت تلخ و گزنده بود. مخصوصا پایانش. خوب شد تنها نبودم وگرنه زیر آوار اندوه اون همه فاصله آدم ها با هم و با آرزوهایشان نابود میشدم. مصطفی و خانومش تا از تالار اومدیم بیرون از حال و هوایش خارج شدند و آخرم شام منو برند ساندویچ فروشی داغون اون دو تا داداش ترک تو خیابون خاقانی.
مایه های ضد روشنفکری در این اثر چخوف هم به شدت در رنگ هستند و من این را ستایش میکنم.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.