یادداشت وایولت
6 روز پیش
کتاب خیلی خوبی بود. بنظرم نکته مثبت کتاب این بود که به معنای واقعی زندگی مادر شهید بود نه زندگی خود شهید. من دقیقا به کتاب دختر شینا به این خاطر اعتراض داشتم که با شهادت حاج ستار کتاب تموم شد، جوری که انگار روایت زندگی خود شهید بود؛ اما این کتاب میدونه که قراره زندگی مادر شهید رو بیان کنه! به عنوان کسی یه مقدار با فرهنگ و زبان ژاپنی آشناست، باید بگم کتاب یه سری اشتباهاتی داره. مثلا اسم محل زندگی خانم یامامورا رو اَشیا نوشته در حالی که ژاپنی ها اصلا واکه فتحه رو تو زبانشون ندارن. طراحی جلد کتاب خیلی خوبه. فونت آدم رو یاد جوهر خطاطی میندازه و پس زمینه یاد تاتامی های ژاپنی. شکوفه های گیلاس و خورشید هم عملا نماد ژاپن هستن. این کتاب مشکلی با اینکه نقش اصلیش ایرانی نباشه نداره. بنظر خودم بخش مربوط به ژاپن خیلی جذابتر و دوست داشتنیتر بود. بزرگترین ایراد کتاب از نظر من دقیقا ایراد همیشگی سوره مهره، نوشتن تمامی دیالوگ ها به سبک ادبی که باعث میشه گاهی نشه با شخصیت ها راحت ارتباط گرفت. اما قلم نویسنده روونه و به خوبی روایت کرده. شروع داستان هم به عنوان یک زندگی نامه خیلی جالب بود. آقای بابایی واقعا نمونه یه آدم مذهبی با ذهنی باز بودن. از همینکه بجای زور و اجبار، با عطوفت و مهر اسلام رو معرفی میکردن کاملا مشخصه. البته بنظرم اینکه این دو نفر چطور بهم علاقه مند شدن نیاز به پردازش بیشتری داشت. آخرای کتاب اشک تو چشمام جمع شد و تو قلبم احساس افتخار میکردم. روح آقای بابایی و خانم یامامورا شاد. با آرزوی موفقیت های دیگر برای نویسنده.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.