یادداشت
1402/11/27
4.0
46
کتاب را نمیشد زمین گذاشت. ترجمه هم روان بود فقط غلطهای املایی عجیبی در نسخه الکترونیک بود که لابد طاقچه باید گردن بگیرد. دو چیز برایم شگفتانگیز بود: - ظلم و حماقت بیپایان انسان و البته دوام آوردنش ( دارم سعی میکنم داستان را لو ندهم). مسیری چقدر طولانی در پیش است تا روزی که انسانها همدیگر را بفهمند و یاری کنند و نکشند و نرانند. - ارتباط عمیق تجربه و نوشتن: دختری که تحصیلات خاصی نداشته، کلاس نویسندگی نرفته. از روی رمانهای بزرگ مشق ننوشته، آن قدر سخت و پرحادثه زیسته که میتواند سرگذشتش را این قدر هیجانانگیز بنویسد. از خدمات ویراستاران خارجی بیخبر نیستم البته. اما باز هم عمیقأ ایمان آوردم که آن که بسیار زیسته، میتواند خوب بنویسد حتی اگر کم خوانده باشد. مشکل ننویسندگانی که من میشناسم کم زیستن است و با قلب نزیستن البته که دست ادامه قلب است و قلم ادامه دست.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.