یادداشت نبات
4 روز پیش
بسم الله الرحمن الرحیم اوایل که این کتابو شروع کردم توپم از نویسنده پر بود و بیصبرانه منتظر بودم که کتاب تموم بشه و بتونم نظرمو تو بهخوان ثبت کنم ولی کم کم این دیدگاه خیلی کمرنگ تر شد و دیدم بنده خدا همچین حرف بدی هم نزده ،بگذریم. نکته اول اینکه زیاد وارد جزئیات نمیشه،در واقع یه سری کلیات از هر کشوری رو بیان میکنه ، چیزایی که بیشتر به چشم میان و با توجه به فرهنگی که ما داریم و تفاوتش با فرهنگ اون کشور برامون جلب توجه میکنند. البته خب این سفرها مال قبلنه حدود شاید ۱۵ سال پیش یا بیشتر برای همین یه مقدار طبیعیه که نویسنده چیز زیاد یادش نباشه و یک سری مسائل کلی رو بیان کنه. دوم ،اوائل کتاب حس میکردم نویسنده دیدش نسبت به ایران با من متفاوته در واقع حس میکردم نویسنده نسبت به اوضاع ایران شاکیه و داره با مقایسه کردن ایران و بقیه کشورها افسوس میخوره یا یه همچین چیزایی. یکم کتاب جلوتر رفت دیدم نه نویسنده همچین دیدگاهی نداره خیلی هم ایرانو دوست داره و مثل همه ما معتقده مشکلات مملکتمون باید حل بشه. اما بازم نمیتونم بپذیرم که نویسنده کشورها رو حتی توی ۱۵ سال پیش هم توی دستههای جهان اول و دوم و سوم تقسیم بندی کنه.چون با توجه به تغییراتی که توی کشورها بوده و گذشته زمان از جنگ جهانی دوم نمیشه از این اصطلاحات استفاده کرد و این برای من قابل هضم نبود. البته این کتاب مال الان نیست و سفرها حدودا مال دهه هشتاده که اوضاع ایران با الانش فرق داشته. سوم ،یه جاهایی نویسنده از یه خاطراتی حرف میزد که که میگفت به علتی مثل اینکه فرصت نیست تعریفشون نمیکرد و این آدم رو هرچقدر هم که موضوع ساده بوده باشه کنجکاو میکنه و خب حرص داره به یه مطلبی اشاره کنید و ولش کنی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.