یادداشت سامان

سامان

سامان

1403/9/30

        «توفان مغزی»
یه کتاب عالی خوندم.آقای ویلیام استایرن خاطرات خودش از دورانی که درگیر افسردگی بوده رو در این کتاب میگه. بیماری وحشتناکی که خیلی از ماها شاید درک درستی ازش نداشته باشیم و اگر اطرافیانی ببینیم دچارش شدند با چهار تا جمله کلیشه ای حال به هم زن حالش رو بدتر می‌کنیم.لازمه که اینو بخونیم تا بتونیم دهشتناک بودن افسردگی رو درک کنیم . به قول آقای استایرن " در ساحل نشسته باشی و به کسی که در گرداب است بگویی تقلا کن، کم از توهین نیست ". چنان روایات نویسنده از دورانی که درگیر افسردگی بوده قوی و تاثیرگذار بود که این کتاب کم حجم رو گاهی به سختی جلو میبردم. در بیان حالات و احساسات درونی فوق العاده عمل کرده و این بزرگترین نقطه قوت کتابه.در واقع ما با خوندن این کتاب و روایت نویسنده، متوجه میشیم افسردگی چیست؟ در پایان هم به عنوان یک نجات یافته از این بیماری حرفهای جالبی میزنه که خبری از اراجیف انگیزشی نیست. یه چیز جالبم تا یادم نرفته بگم که نویسنده در جایی از اسم این بیماری گله میکنه! و معتقده مالیخولیا و دپرشن و افسردگی و امثالهم که در طول تاریخ به این بیماری گفتند حق مطلب رو ادا نمیکنه و اسمی که پیشنهاد میده «توفان مغزی» است.
اگر اطرافیانتون و از عزیزانتون کسی درگیر افسردگی است، خوندن این کتاب به شما به عنوان یه همراه میتونه کمک کنه تا بتونید درکش کنید.در متن کتاب هم جایی به نقش مثبت دوستش اشاره میکنه که هنوز هم خودش رو سپاسگزار توجه و نگرانی او میدونه.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.