یادداشت زهرا دشتی
1402/1/19
در کل مجموعه خوبی بود. هرچند جلد آخرش خیلی به نظرم نسبت به قبلی ها سرسری تر بود. ماجرای قتل الیشیا کاملا مشخص بود. از همون دیدارشون توی غار ، وقتی که داستان برای لارتن هم مشخص شد به نظرم اصلا شوک آور نبود. ولی در کل مجموعه خوبی بود ، تحولات و سرگردانی ها رو به خوبی نشون داده بود. یه بخش از کتاب که برام قابل تامل بود رو در ادامه آوردم: لارتن اعتراف کرد:«حدود یکسالی هست که می خواهم از اینجا بروم.اما می ترسم.دنیای بیرون از اینجا همیشه به من آسیب زده و می ترسم که باز هم از آن آسیب ببینم.» لورنس گفت:« دنیا به شکل های جورواجور به همه ی ما آسیب می زند، ولی ما خودمان هم می توانیم باعث آسیب دیدن خودمان بشویم.اگر تو دنبال سرنوشت خودت بروی، این فرصت را داری که شادی حقیقی را هم بشناسی. اما اگر خودت را از آن پنهان کنی، هیچ وقت به رضایت نمی رسی.» صفحه 281 - 282
(0/1000)
زهرا دشتی
1403/5/29
0