یادداشت فاطیما بهزادی
1404/2/14
هزاران خورشید تابان داستانیست درباره رنج و مقاومت زنان در بسترِ یک جامعه جنگزده و مردسالار. خالد حسینی با ظرافتی انسانی، سرنوشت دو زن افغان به نامهای مریم و لیلا را روایت میکند که با وجود تفاوتهای طبقاتی و سنی، در نهایت خواهرانه کنار هم میایستند و در برابر خشونت و ظلم مبارزه میکنند. در این رمان، نویسنده تضاد میان عشق و خشونت، امید و ناامیدی و سکوت و فریاد را بهخوبی تصویر میکند. مریم، دختری حرامزاده که از کودکی تحقیر میشود، و لیلا، دختری زیبا و تحصیلکرده که در ابتدا امید به آینده دارد، هر دو قربانی نظامی میشوند که زن را فاقد اختیار میبیند. اما عشق میان آنها، بهویژه فداکاری مریم، به نماد مقاومت زنانه بدل میشود. نثر حسینی ساده اما عاطفیست و فضای افغانستان را در دوران سلطنت، اشغال شوروی، جنگهای داخلی و حاکمیت طالبان، زنده و ملموس به تصویر میکشد. او صدای زنانیست که در پسزمینه تاریخ خاموش ماندهاند، اما همچون خورشید، در دل تاریکیها میدرخشند. این رمان نهتنها شرحی از وضعیت زنان افغان است، بلکه ادای احترامیست به استقامت، عشق و امید در دلِ ستم. هزاران خورشید تابان، ما را دعوت میکند که در کنار دیدن رنجها، چشم از زیبایی انسانیت برنداریم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.