یادداشت فاطمه‌السادات شه‌روش

پنجره های تشنه: روزنوشت های انتقال ضریح امام حسین (ع) از قم به کربلا
        اول قرار بوده امیرخانی کتاب رو‌ بنویسه که گویا وقت نداشته و کار رو‌ سپرده به آقای قزلی. در طول خوندن کتاب همه‌ش به این فکر میکردم اگه امیرخانی نوشته بودش چی می‌شد و جه شیطنت‌هایی وسط سفر انجام می‌داد. حدسم اینه جرات و جسارت امیرخانی از نویسنده بیشتر بود. سوژه کلی کتاب خوبه و اولاشم خیلی خوب پیش می‌ره ولی از یه جایی به بعد دیگه خیلی مسائل تکراری می‌شه و مخاطب با مسأله جدیدی مواجه نمی‌شه مثل: شلوغی استقبال و نبودن دستشویی و با قاشق ولاستیکی غذاخوردن یا اینکه هی بگه کی تو ماشین کجا نشسته بود و چی می‌کرد برای من مخاطب حوصله‌سربر بود. در کل می‌شد با کتاب رو با همین محتوا با حجم یک‌سوم نوشت.
      
10

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.