یادداشت نیما اکبرخانی
1401/4/28
کتاب رو تماما با صدای حاج حسین در ذهنم میشنیدم. این هم که کتاب کسی که میشناسید را میخوانید لذت خودش را دارد. به عنوان خاطراتی برای درک جنگ و انقلاب کتاب قوی ای نیست، البته از این رو که حاج حسین، چندان سنی نداشته و پست و مقام خاصی نداشته و اینکه اوایل جنگ را هم به همان دلیل کم بودن سن و سال کامل از دست داده است. اما در نقطهی مقابل تا دلتان بخواهد، عاطفی و اشک و آه دار است. حسابی اشک آدم را میآورد دم مشکش و روح و روان شما را میلرزاند. به همان نسبت که نوجوان دید فنی و تاکتیکی از جنگ ندارد ولی تا دلتان بخواهد لطافت روحی دارد. قسمت آخر کتاب که به قرارگاه نوح بر میگردد هم خاطرات و گفته ها و عکس های دست اولی داشت که من تا به حال ندیده بودم و اطلاع چندانی هم از فعالیت های قرارگاه نوح نداشتم. ای کاش حاج حسین و افرادی مثل ایشان که پس از جنگ فعال بودهاند و نرفتهاند پی کاسبی و زندگی و ... به این سال ۶۷ که میرسند یا خاطرات را تمام نکنند یا در کتاب دیگری منتشرش کنند. پر واضح است که این حرف راجع به همهی رزمندگان سالهای دفاع مقدس صادق نیست. والسلام
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.