یادداشت Ꭵ 𝗌Ɨᧉℓℓɑ

Ꭵ 𝗌Ɨᧉℓℓɑ

Ꭵ 𝗌Ɨᧉℓℓɑ

17 ساعت پیش

        خیلی وقت بود که می‌خواستم این کتاب رو بخونم اما فرصتش پیش نمیومد اما الان خوشحالم و فکر می‌کنم بهترین زمانی بود که می‌تونستم بخونمش. همونطور که گفته شده بود، نمی‌تونستیم مشخص کنیم این کتاب تلخه یا شیرین و یه جورایی فراز و نشیبش مثل زندگی بود و این موضوع که در جریان زندگی دائم طعم های مختلفی رو تجربه میکنیم.
یه قسمت هایی رو نمی‌تونستم درست تصویر سازی کنم و گیج می‌شدم که با جلوتر رفتن داستان حل می‌شد.
بنظرم گون اگه گم نمی‌شد و توی اوضاع سختی رشد نمی‌کرد، یه هنرمند فوق العاده می‌شد. روحیه ی خشنش یه جورایی وانمود بود و بنظرم لازم بود که یه جاهایی داشته باشتش تا آزاری نبینه. 
عاشق این شدم که پایان خوبی داشت :)
      
9

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.