یادداشت علیرضا فراهانی

        این‌گونه می‌نویسم که مطالعه این کتاب در راستای به دست آوردن دیدگاه درمان‌های مبتنی بر معنویت و فرهنگ دینی به خصوص در ایران بوده است که البته کتاب کامل و به روزی نبوده است و داده‌های مهمی در برنداشت.

در فرهنگ‌های جمع‌گرا، نظیر فرهنگ ایرانی، سوگ معمولاً به‌ صورت جمعی و خانوادگی و از طریق آیین‌هایی مانند مراسم چهلم و عزاداری‌های عمومی تجربه می‌شود.
این آیین‌ها فرصتی را برای تقویت حمایت خانوادگی و اجتماعی فراهم می‌کنند. در مقابل، در فرهنگ‌های فردگرا، سوگ ممکن است به‌ صورت خصوصی‌تر پردازش شود و این امر نیازمند رویکردهای متفاوتی است.

کودکان داغدیده در ایران به‌ عنوان گروهی آسیب‌پذیر شناخته می‌شوند و عواطف پیچیده آن‌ها ممکن است به‌خوبی توسط خانواده‌ها پاسخ داده نشود. این عدم پاسخگویی می‌تواند منجر به بروز چالش‌های عاطفی، روان‌شناختی و تحصیلی گسترده‌ای برای این کودکان گردد. 

خانواده‌ها به‌ عنوان نخستین محیط حمایتی، نقش کلیدی در پرورش مهارت‌های مقابله‌ای سازگار، از جمله حل مسئله، تنظیم عاطفی و جست‌وجوی حمایت اجتماعی دارند که می‌تواند به کاهش اثرات منفی استرس‌های روانی کمک کند.
والدین با الگوسازی رفتارهای مقابله‌ای مثبت، مانند حفظ آرامش در شرایط دشوار، به کودکان می‌آموزند که چگونه با استرس و احساسات پیچیده کنار بیایند.
این الگوسازی به‌ویژه برای کودکان خردسال که هنوز در حال یادگیری تنظیم عاطفی هستند، بسیار حیاتی است. برای نمونه، گفت‌وگوهای باز و صادقانه درباره موضوعات دشوار مانند سوگ یا بلایا می‌تواند به کودکان کمک کند تا ترس‌ها و سؤالات خود را پردازش کنند و احساس امنیت بیشتری پیدا کنند.

برنامه‌های مبتنی بر خانواده، نظیر برنامه سوگ خانوادگی (Family Bereavement Program)، نشان داده‌اند که آموزش مهارت‌های مقابله‌ای به والدین و کودکان می‌تواند به کاهش علائم اضطراب و افسردگی در درازمدت کمک کند. این برنامه‌ها با تقویت ارتباطات خانوادگی و ارائه ابزارهای عملی، والدین را به‌عنوان لنگرهای عاطفی برای کودکان توانمند می‌سازند.

گفت‌وگو درباره مرگ و فقدان اغلب به دلیل تابوهای فرهنگی یا ترس از برانگیختن احساسات منفی در خانواده‌ها نادیده گرفته می‌شود. با این حال، عادی‌سازی این گفت‌وگوها می‌تواند اضطراب را کاهش داده و آمادگی عاطفی را افزایش دهد.

والدین می‌توانند با فرزندان خود درباره مرگ به‌طور متناسب با سن آن‌ها صحبت کنند، مثلاً از طریق داستان‌های ساده یا بازی‌های آموزشی برای کودکان خردسال که به آن‌ها کمک می‌کند مرگ را به‌عنوان بخشی طبیعی از زندگی بپذیرند.

زمینه‌های فرهنگی و خانوادگی نقش مهمی در نحوه واکنش کودکان به فقدان ایفا می‌کنند. پژوهش‌ها نشان می‌دهند که هنجارهای مذهبی و سنت‌های خانوادگی شیوه ابراز غم را تعیین می‌کنند و مشاوران باید به این شرایط توجه داشته باشند. در نهایت، توجه به این نکات می‌تواند به بهبود فرآیند سوگ و حمایت از کودکان داغدیده کمک کند.
      
41

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.