یادداشت نرگس عابدی
1403/10/7
4.7
4
سومین کتاب از آقای بایرامی که تقریبا سه روزه خواندم... کتاب اولی که ازشون خوندم، راهنمایی بودم: فصل پنجم سکوت. کتاب دومی که خوندم سایه ملخ ،از عزیزی هدیه گرفتهم تو یه روز بد، که به خیر شد... و کتاب سوم. شکارچیان ماه. نمایشگاه کتاب سال ۴٠٢ و زمانی که چند ماه بود که کتاب چاپ شده بود. فرصت نشد بخونم تا الان. و چه خوب که الان خوندم. هیچوقت از پایان باز یک کتاب لذت نبردم. بجز کتاب منِاو رضا امیرخانی و حالا باید شکارچیان ماه رو هم اضافه کنم. البته پایان باز نه به معنای پایانی با نفهمیدن و سرگردونی... پایان باز این کتاب یعنی گفتن پایان در ابتدا و وسط و در میان و کل کتاب. متنی که کتاب رو بی نیاز میکنه از پایان. پایانی که اگه گفته میشد از ضعف نویسنده در بیان داستان بود. درحالی که خیلی خوب هم گفته اتفاقا فقط باید دید... داستان؟ نه داستان شهادت و دفاع مقدسه نه تفاوت حال و دیروز نه داستان عاشقی و در عین حال داستان همه اینهاست... داستان گذشته و حال و آینده والبته رویا، در هم تنیده... دوستش داشتم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.