یادداشت محمدامین اکبری

حاجی آقا
        به نام او

دومین کتابی بود که از هدایت میخواندم بعد از بوف کور
از لحاظ  تکنیکهای داستانی رمان ضعیفی بود البته که سال نگراش آن و پیشرو بودن هدایت در جریان رمان نویسی مهم است و باید  در قضاوت کلی در نظر گرفته شود، ولی به هر رو داستان ایرادات فراوانی چه در زمینه شخصیت پردازی و چه در زمینه روایت داشت. بهتر است بگوییم اصلا خط داستانی نداشت، هدایت در این رمان فقط حرفهای خودش را در دهان شخصیتهایش گذاشته بود و به جای آنکه فصلها با اتفاقات و گره های داستانی پیشبرنده داستان باشد مملو بود از حرفهای آسیب شناسانه سیاسی، فرهنگ هدایت (حرفهایی که اتفاقا پربیراه نبودند و به اعتدال نزدیک بودند چنین توقعی از هدایت نداشتم) و اما بزرگترین امتیاز حاجی آقا زبان شسته رفته اثر بود برای منی که بوف کور را خوانده بودم و از زبان پریشانش خوشم نمیآمد این وجه حاجی آقا بسیار خوب و دلنشین بود و این نکته را ثابت کرد که زبان پریشی هدایت در بوف کور تعمدی و به خاطر فرم داستانی بوده نه از جهت ناتوانی او.
مخلص کلام اینکه زبان تند و تیز، طنز آلود و سرشار از مثلها و متلهای فارسی حاجی آقا برای علاقمندان به زبان و ادبیات فارسی بسیار دلچسب و خواندنی خواهد بود
      
1

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.